شعر و متن عاشقانه
گفتم پس کودکان و انسانهای معلول را شفا ببخش. گفت:« نه! روح کامل است و جسم زودگذر..مهم روح آنهاست برایم.»
خدایا به من شکیبایی عطا فرما. گفت:« نه! شکیبایی دستاورد رنج است..به کسی عطا نمیشود.آن را باید بدست آورد.»
از خداوند خواستم تا غرور را از من بگیرد. گفت: "نه!بازگرفتن غرور کار من نیست..بلکه این تویی که باید آن را ترک کنی."
نوشته شده در چهارشنبه 88/1/12ساعت
12:8 عصر توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |